یا مهدی ادرکنی

اشنایی با منجی عالم

یا مهدی ادرکنی

اشنایی با منجی عالم

تحریف منجی



یکی از بزرگترین انحرافهایی که ممکن است انسان به آن مبتلا شود؛ این است که همواره خود 

را بر حق دانسته و هیچگاه متوجه باورها و رفتار اشتباه خود نشود. شیطان ، بدترین انحراف ها

را در ادیان به وجود می آورد و بدتر ین افراد از نگاه خداوند، کسانی هستند که در ادیان، تحریف 

به وجود می آورند؛ زیرا باعث می شوند نسلهای بعد، آن تحریف را بخشی از دین بدانند و 

صادقانه آن را باور داشته و به آن عمل کنند. تغییر در ادیان به سختی به وجود میآید؛ زیرا فرد 

دین دار، دین خود را صد درصد، درست میداند و بر این باور است که دیگران اشتباه میکنند و

همین تعصب، نقطه شروع نفهمیدن و بسته شدن راه هدا یت است. به همین دلیل، اسلام همواره 

انسان را به عقلانیت و درست اندیشیدن دعوت میکند و از تقلید کورکورانه بازمیدارد.

تحریف در تورات و انجیل:

مطالعه آیات تورات، نشان دهنده ی این است که آل ابراهیم در نزد خدا، گروهی ویژه و خاص 

بوده اند؛ خداوند به آنها برکت داده و به واسطه فرزندان ابراهیم، تمام دنیا برکت خواهد یافت و 

نسل آن حضرت زیاد خواهد شد. در انجیل نیز به مهم و ویژه بودن آل ابراهیم تأکید شده است؛ 

اما بخشی از واقعیت آن، تحریف شده و به دروغ بیان شده است که اسماعیل، ذبیح نیست بلکه 

اسحاق، ذبیح است. این دروغ ، زمینه ساز انحرافات بسیاری در دنیا شد؛ زیرا در تورات آمده 

است که آن فرد وعده داده شده که در انتهای تاریخ ظهور میکند و همه چیز را تغییر میدهد،

از نسل ذبیح است. یهودیان این موضوع را تحریف کردند. زمانی که حضرت عیسی به پیامبری 

رسید، این تحریف را متذکر شد و فرمود که اسماعیل ذبیح است؛ همین امر موجب بروز اختالف 

میان حواریون شد. گروهی با پیروی از پطرس (وصی حضرت عیسی) به ذبیح بودن اسماعیل

معتقد ماندند اما پولس، خط یهود را دنبال کرد و بر این تحریف که اسحاق ذبیح است، تأکید 

کرد.

فرزندان حقیقی حضرت ابراهیم: 

اینکه امروز، صهیونیسم ها به دنبال این هستند که اثبات کنند کل دنیا، متعلق به آنان است؛ از 

این مسئله نشأت می گیرد که آنان خود را فرزندان حضرت ابراهیم از نسل حضرت اسحاق 

میدانند. 

اسحاق، پدر حضرت یعقوب است و نام دیگر یعقوب، اسرائیل است.

نسل حقیقی، حضرت اسماعیل و فرزندان او و ۱۲ فرزند وعده داده شده که از نسل او هستند، 

نقطه مقابل آنان میشود. در سِفر پیدایش، باب ۱۷، آیه ۲۰ چنین آمده است: و ابراهیم به خداوند 

گفت: «ای کاش، اسماعیل برا ی وَجه تو باقی بماند...» خداوند گفت: «و در مورد اسماعیل تو را 

اجابت کردم. اینک او را برکت خواهم داد و بزرگش خواهم گردانید. به واسطه ی مَئَد مَئَد، ۱۲ امام 

به وجود خواهد آمد و به قوم بزرگی مبدّلش خواهم ساخت.» این آیه به این مسئله اشاره دارد 

که ادامه نبوت در نسل حضرت اسماعیل است و نه اسحاق همچنین به وجود حضرت محمد واژه 

مَئَدمَئَد در زبان عبری یعنی محمد و ۱۲ امام اشاره دارد. هرچند یهود ، منکر این دلالت هاست

کتمان حقایق

اولین روشی که یهودیان در مواجهه با حقایق به کار میگیرند؛ کتمانِ آن است. روش آنها این 

است که به برخی مسائل نمیپردازند تا باعث بزرگنمایی آن نشود. 

✓ تقدس زدایی:

پس از کتمان، سعی میکنند که تقدس آن مسئله را بشکنند و آن را تمسخر کنند.

تحریف کردن :
صهیونیستهای مسیحی یا اِوانجلیستها از سال ۲۰۰۰ به بعد به صورت ویژه کتابهایی در مورد
((Twelve Emam )امام دوازدهم( نوشتند؛ چراکه امروز ، جهان غرب، معتقد به امام زمان، زنده  
بودن و ظهور نزدیک است

 زنده ماندن و معجزات حضرت، هنگام ظهور را اعجازی شیطانی
میدانند. در واقع، صهیونیستها به دنبال ایجاد مهدویت اسلامی مدّ نظر خود در خاورمیانه 
هستند. مثالً ایجاد داعش به عنوان طرفداران پرچم های سیاه خراسان در احادیث ما ذکر شده 
است؛ زیرا القاعده از افغانستان خراسان قدیم شروع شد. آنها داعش را سپاه امام زمان و امام 
را آنتیکرایست معرفی میکنند. حتی شیوه کشتار داعشیها از تفکر اِوا نجلیستها گرفته شده 
است؛ زیرا سر بریدن، شیوه آنتیکرایست ضد مسیح است.
لزوم شناخت منجی: 
بعد از مفهوم خدا، منجی، دومین بحث مشترک میان تمام ادیان است؛ تا جایی که حتی ادیانی 
که اعتقاد به معاد ندارند؛ به منجی معتقدند. شناخت منجی و امام زمان به اندازه ای مهم است 
که در احادیث گفته شده است: »مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة ؛ اگر کسی 
بمیرد و امام زمان خود را نشناسد؛ به مرگ جاهلیت مُرده است.مناقب ابن شهر آشوب، ج ۱، ص ۲۴۶
امروز، نه تنها شناخت امام زمان وظیفه ی ماست؛ بلکه باید با تحریفات دشمنان هم، مبارزه 
کنیم. جالب است در اثر این تحریفات گروهی که به امامت رسیدن امام زمان در سن پنج یا 
هفت سالگی را قبول ندارند، نبوت حضرت عیسی در نوزادی را قبول دارند

همچنین، 

اعتقـاد به زنده بودن حضرت مسیح دارند و عمر طولانی آن حضرت را میپذیرند ؛ اما در مورد 

امام زمان، ایجاد شبهه میکنند.

علت مهاجرت یهودیان:

یکی از دلایل مهاجرت یهودیان به مدینه و حجاز، انتظار ظهور منجی بود؛ زیرا در کتابهایشان

این مطلب را خوانده بودند که ظهور منجی در این منطقه جایی که اسماعیل به آنجا رفت رخ 

خواهد داد. در کتاب اشعیای نبی اینگونه آمده است :«او در فاران ظهور میکند؛ اما حکومتش 

را به سمت تیما تشکیل خواهد داد.»اشع یای نبی، باب ۲۱، آیات ۱۲ و ۱۳

به همین خاطر، مردم مدینه در حالی که پیامبر را ندیده بودند؛ از او دعوت و با او بیعت کردند؛ 

چون نشانه های ظهور را از یهودیان شنیده بودند. یهودیان بر این باور بودند که آخرین پیامبر 

باید یهودی باشد و چون شنیده بودند که پیامبر آخرالزمان از سرزمین عرب میآید؛ به آن 

منطقه رفتند تا پیامبر از نسل آنها به دنیا بیاید؛ اما وقتی پیغمبر از شاخهی بنی اسماعیل به دنیا امد

 تلاش خود را برای حذف ایشان آغاز کردند؛ تا جایی که نقش یهود در شهادت پیامبر و

حضرت علی و امام حسین قطعی است. 

سخن پایانی:

دلیل دشمنی اسرائیل با ما، موضوعات اقتصادی و مناطق استراتژیک جهان و حتی مذهب ما 

نیست؛ بلکه دلیل آن ، ایدئولوژی ماست و اینکه دومین کاندیدای ظهور از مکتب ماست. باید 

این موضوع و جریانات رسانه ای را بشناسیم؛ بدانیم که موضوع ، بر سَر تحریف Twelve

Emam و نگاه شیعه ی دوازده امامی است. حواسمان باشد که بسیاری از نشانه های ظهور محقق 

شده است و تنها، تحقق تعداد معدودی از آنها مانده است. مبادا در حالی که دشمن، هوشیار و 

فعال است؛ ما خواب بمانیم.

قرار نیست من و شما گزارشگر ظهور باشیم؛ بلکه ما باید در یکی از این دو تیم 

همراه امام زمان یا مقابل اونقش آفرین باشیم

یا مهدی ادرکنی

استاد رائفی پور

آیا یهود ظهور منجی آخر الزمان را قبول دارد؟

درکتاب تورات و ملحقات آن، بشارت های زیادی درباره آمدن‌موعود وظهور  مصلحی جهانی در آخرالزمان آمده است که

به قسمتی از آن اشاره میشود:

الف. بشارت ظهور در زبور داوود:

در بیش از 35 بخش از مزامیرصدوپنجاهگانه، نویدظهور آن موعود

 امم و منجی عالم موجود است:

زیرا که شریران منقطع میشنود اما متوکلان‌به خداوند، وارث زمین خواهندشد؛چونکه بازوهای شریران شکسته میشود


وخداوند،صدیقان را تکیه گاه است.خداوند، روزهای صالحان را میداندو میراث ایشان ابدی خواهدبود.صدیقان، وارث

ام عاصیان، عاقبت، مستأصل و عاقبت،شریران، منقطع خواهندشد.(1) و(2)


ب. بشارت ظهور درکتاب اشعیای نبی:

در بخشـی از این کتاب،خداونـد، قریب الوقوع بودن تحّقق عـدالت خویش را وعده میدهدو مؤمنان را به اجرای عدالت فرا

میخواندو میگوید:

انصاف را نگاه بدارید، عدالت راجاری کنید؛ زیراکه آمدن نجات من و منکشف شدن عدالت من، نزدیک

است

1-کتاب مزامیر، مزمور37، بندهای38 _ 9.

2-( همچنین در مزمـور 72 آمـده است: از دریـا تـا به دریـا و از نهر تا به اقصا زمین،سـلطنت خواهـدکرد. تمامی ملوک، با او

کرنش خواهنـدکرد و تمامی امم او را بنـدگی خواهندکرد؛ زیرا، فقیر را وقتیکه فریاد میکندو مسـکین که نصـرت کننده

نـدارد،خلاصـی خواهـدداد. و به ذلیل و محتاج، ترحم خواهـدفرمود وجانهای مسـکینان را نجات خواهدداد. قوم ها را به

انصاف داوری خواهدکرد. آسمان شادی کندو زمین مسرورگردد)


آنگـاه، انصـاف، در بیابان،ساکن خواهـدشـدو عـدالت، در بوسـتان مقیم خواهـدگردیـدو عمل عـدالت،سـلامتی و نتیجه

اطمینـان خـاطرخواهـدبود تـا ابـدالآباد. و قوم من، در مسـکن سـلامتی و در مساکن مطمئن و در منزلهای

عـدالت، آرامی و ِ

آرامی،ساکن خواهندشد.(2)

ج. بشارت ظهور درکتاب زکریاینبی:

در آنروز، یهوه [خدا] بر تمامی زمین پادشاه خواهدبود و در آنروز، یهوه واحدخواهدبود و اسماو واحد.(3)

د. بشارت ظهور درکتاب دانیال نبی:

امیر عظیمی که برای پسران قوم توایستاده،خواهدبرخاست وچنان زمان تنگی خواهدشدکه ازحینی که امتی به وجود آمده

است تا امروز، نبوده و در آن زمان، هر یک از قوم توکه در دفتر مکتوب یادشود، رسـتگارخواهدشدو بسیاری از انانی که  ّ

درخاک زمین خوابیـده انـد، بیدارخواهندشد؛ ا

ما اینان به جهت حیات جاودانی و آنان به جهت خجالت و حقارت جاودانی.


وحکیمان، مثل روشنایی افلاک خواهنددرخشیدو آنانیکه بسیاری را به راه عدالت رهبری میکنند؛ مانند

(1-کتاب اشعیاینبی، باب 59.

2-کتاب اشعیاینبی، باب 32.

3-کتاب زکریاینبی، باب 14.)

ّ

ستارگـان خواهنـدبود تا ابـدالآباد. اما تو این دانیال !! کلام را مخفی مخفی دار و کتاب را تا زمان آخر مهر کن 

بسیاری به سرعت

ترددخواهندکرد و علم افزوده خواهدگردید.خوشا به حال آنکه انتظارکشد!(1)

ه. بشارت ظهور درکتاب حبقوق نبی:

اگرچه تأخیر نمایـد، برایش منتظر باش؛ زیراکه البته خواهدآمدو درنگ نخواهدکرد..؛ بلکه جمیع امت ها را نزدخودجمع

میکند.(2)

(1-کتاب دانیالنبی، باب 12.

2-کتاب حبقوقنبی، فصل2، بندهای3. )


کتاب آفتاب مهر